مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
شاخصهای تنوع زیستی مگسهای سیرفید شکارگر (Diptera: Syrphidae) در برخی کشتبومهای استان کرمانشاه
1
13
FA
فرزاد
جلیلیان
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
jalilif2002@yahoo.com
10.22092/bcpp.2019.121124
طی سالهای 95-1392 بررسیهایی در ارزیابی شاخصهای تنوع زیستی سیرفیدهای شکارگر در برخی کشتبومهای مناطق معتدل استان کرمانشاه انجام شد. در این ارزیابی تعداد 15 گونه شناسایی و گونهی <em>Eupoedes corollae</em> بهعنوان گونه غالب تعیین شد. برای شاخص یکنواختی Evennessبیشترین مقدار آن مربوط به گندم آبی و کمترین هم مربوط به باغات هستهدار بهترتیب به مقدار 72/0 و 25/. بود. در محاسبه شاخص غنایMargalefنیز کلزا و گندم دیم بهترتیب با 83/11 و 77/4 بیشترین و کمترین مقدار این ضریب را در مقایسه با سایر کشتبومها داشتند. برای نسبت مشابهت Sorensonدر دو سال بیشترین و کمترین میزان مشابهت مربوط به سیب- هستهدار و سیب- کلزا بهترتیب به میزان 88/0 و 5/0 بود. شاخص تنوع Shannon-Wiener نیزدر سال اول برای کشتبومهای سیب،گندم آبی، کلزا، هستهدار و گندم دیم بهترتیب به میزان 42/1، 41/1، 18/1، 07/1 و 01/1 محاسبه شد. در سال دوم هم مقادیر این شاخص برای گندم آبی، سیب، کلزا و هستهداران بهترتیب 49/1، 28/1، 48/1 و 86/0 برآورد شد. بالا بودن مقدار شاخص Shannon-Wiener بیانگر بیشتر بودن تنوع بر حسب تعداد گونه بود. نتایج مقایسه واریانس این شاخص با استفاده از آزمون <em>t</em> نشان داد تمام کشت بومها از تنوع گونهای مشابهی برخوردارند<br /> (<em>P></em>0.05). کشتبومهای مورد ارزیابی دارای تنوع زیستی بالایی از مگسهای سیرفید شکارگر بوده و این تنوع زیستی کلید پایداری و بقای آنها محسوب میشود.
مگس سیرفید,کشتبوم,شاخصهای تنوع,کرمانشاه
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121124.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121124_e23120650a27358cba7c949c7337860e.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
مطالعه اثرات سینرژیستی ترکیبات شبه هورمون پوستاندازی و خاک دیاتومه بر قارچ بیمارگر Metarhizium anisopliae برای کنترل لارو سوسک شاخدار خرما Oryctes elegans
15
27
FA
مسعود
لطیفیان
پژوهشکده خرما و میوههای گرمسیری کشور، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایران
masoud_latifian@yahoo.com
بهار
راد
پژوهشکده خرما و میوههای گرمسیری کشور، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایران
baharrad2006@yahoo.com
10.22092/bcpp.2019.121144
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات کشندگی و سینرژیستی ترکیبات ضد سنتز کیتین و خاک دیاتومه در کنترل تلفیقی آنها همراه با قارچ <em>Metarhizium anisopliae</em> در جمعیت سوسک شاخدار نخل بود. ترکیبات ضد سنتز کیتینی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند شامل آتابرون، دیمیلین و نیمازول بودند. برای بررسی اثر سازگاری ترکیبات با قارچ<br /> <em>M. anisopliae</em>، رشد میسلیومی و درصد جوانهزنی قارچ <em>M. anisopliae</em> به روش اختلاط ترکیبات ضد سنتز کیتین با محیط کشت بررسی شد. پس از آن قدرت کشندگی ترکیبات ضد سنتز کیتین سازگار بهصورت تکی و در تلفیق با قارچ <em>M. anisopliae</em> بهروش زیستسنجی ارزیابی شد. بررسیها نشان داد که قارچ <em>M. anisopliae</em> در تلفیق با کلیه ترکیبات ضد سنتز کیتین توانایی رشد میسلیومی و جوانهزنی اسپور دارد. درصد جوانهزنی اسپور قارچ <em>M. anisopliae</em> در تمام غلظتها در شرایط استفاده از نیمازول بالاتر از سایر ترکیبات بوده است. بالاترین شاخص سازگاری در شرایط اختلاط با غلظت 500 میلیلیتر در لیتر نیمازول و کمترین شاخص سازگاری در شرایط اختلاط با غلظت 1000 میلیلیتر در لیتر دیمیلین بوده است. هر سه ترکیب دارای اثرات سینرژیستی در قدرت بیمارگری قارچ <em>M. anisopliae</em> روی مرحله رشدی لارو سوسک شاخدار بودهاند. اما نیمازول اثرات سینرژیستی بالاتری نشان داد. خاک دیاتومه مورد آزمایش توانایی ایجاد مرگومیرروی مرحله رشدی لارو سوسک شاخدار خرما با متوسط غلظت کشندگی معادل 7/1269 میلیگرم بر لیتر را داشت. این ترکیب همچنین دارای اثرات سینرژیستی روی قدرت کشندگی ترکیبات ضد سنتز کیتین و قارچ <em>M. anisopliae </em>بود. اما بیشترین قدرت کشندگی و سینرژیستی در شرایط اختلاط غلظتهای کشنده 50 درصد ترکیبات خاک دیاتومه، نیمازول و قارچ <em>M. anisopliae</em> مشاهده شد.
قارچ M. anisopliae,ترکیبات ضد سنتز کیتین,خاک دیاتومه,همافزایی,سازگاری
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121144.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121144_2cf933a3b65c2f1164567fea7a084819.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
بررسی تاثیر شش آفتکش توصیهشده در مزارع برنج روی بارآوری و زندهمانی سن شکارگرAndrallus spinidens (F.) در شرایط آزمایشگاه
29
38
FA
آرزو
یوسفی پرشکوه
موسسة تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
a.yousefi7000@yahoo.com
جعفر
محقق نیشابوری
0000-0003-0889-2472
موسسة تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
jafar.mohaghegh@yahoo.com
یونس
کریمپور
هیات علمی - دانشگاه ارومیه
y.karimpour@urmia.ac.ir
جلال
شیرازی
بخش تحقیقات کنترل بیولوژیک، موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
shirazi@iripp.ir
10.22092/bcpp.2020.128525.238
سن شکارگر(F.) Andrallus spinidens یکی از مهمترین عوامل مهار زیستی لاروهای بالپولکداران در مزارع برنج شمال کشور است. برای امکانسنجی استفاده از این شکارگر همراه با آفتکشهای توصیهشده علیه آفات برنج، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. اثرات شش آفتکش مورد استفاده در مزارع برنج شمال کشور (شامل سه نوع حشرهکش، دو نوع قارچکش و یک نوع علفکش) با استفاده از روش تغذیهای روی پورههای سن چهارم این شکارگر بررسی شد. آفتکشها بر اساس دُز توصیهشده در مزرعه، تهیه شدند. برای تیمار شاهد از آب مقطر استفاده شد. بهمدت 24 ساعت، تشتکهای 2 میلیلیتری حاوی تیمارهای سموم در اختیار پورهها قرار داده شد. سپس ظروف تیمارهای مختلف سموم حذف و 2 تا 3 عدد لارو سن آخر Galleria mellonella همراه با آب مقطر در اختیار پورهها قرار گرفت. آزمایشها در شرایط آزمایشگاهی با دمای 5/0±25 درجه سیلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شدند. مرگومیر پورهها و حشرات کامل بهصورت روزانه ثبت شد. نتایج نشان داد کمترین مقدار زادآوری در مقایسه با شاهد، مربوط به حشرهکشهای فیپرونیل، دیازینون و مالاتیون و بیشترین مقدار آن در علفکش پرتیلاکلر بود. گروهبندی آفتکشهای یادشده بر مبنای اثر کل ((E طبق توصیة IOBC محاسبه شد. حشرهکشهای فیپرونیل، دیازینون و مالاتیون با 100% کشندگی در ردة 4 (گروه زیانآور)، قارچکشهای ایپردیون+کاربندازیم و تریسیکلازول بهترتیب با 84/86% و 58/91% در ردة 3 (نسبتاً زیانآور) و علفکش پرتیلاکلر، با 39/74% تلفات در ردة 2 (کمی زیانآور) قرار گرفت. بنابراین در صورت تایید نتایج مزرعهای، کاربرد حشرهکشهای مورد بررسی هنگامی که این شکارگر در شالیزارها فعال است، توصیه نمیشود.
اثرات جانبی,سن شکارگرAndrallus spinidens,روش تغذیهای,گروهبندی آفتکشها,IOBC
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_130407.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_130407_ae306408353eb815374cdc2f7c82693c.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
مروری بر فرمولاسیون آفتکشهای میکروبی
39
55
FA
رسول
مرزبان
0000-0001-5091-006X
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
ramarzban@yahoo.com
شهرام
نعیمی
0000-0001-7508-3056
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
naeimi@iripp.ir
10.22092/bcpp.2019.121608
با توجه به اثرات ناگوار استفاده از آفتکشهای شیمیایی بر محیط زیست و سلامت انسان، امروزه، کاربرد آفتکشهای زیستی (biopesticides) بهعنوان روش جایگزین، مؤثر و در عین حال بیخطر، برای کنترل آفات در برنامههای کشاورزی پایدار ضروری و حیاتی تلقی میشوند. آفتکشهای زیستی که در این جا به آنها پرداخته میشود، شامل فرآورده<em></em>هایی است که حاوی میکروارگانیسمهای زنده میباشد (microbial biopesticides). اگرچه، تعداد فراوانی از سویههای مؤثر آفتکشهای میکروبی شناسایی شدهاند اما یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت تجاری آنها، نبودِ فرمولاسیونهای مناسب میباشد. چالشهای متعدد علمی و فنی در فرآیند فرمولاسیون آفتکشهای زیستی وجود دارد. با این حال، با پیشرفتهای فنی و نگرش نوین جامعه به غذا و محیط زیست سالم، ثبت و فروش آفتکشهای زیستی در دنیا در حال افزایش بوده و پیش بینیها حاکی از افزایش فروش سالیانه آفتکشهای زیستی در سالهای آینده میباشد. در این مقاله مروری، ابتدا مقدمهای درباره ضرورت کاربرد آفتکشهای زیستی بهعنوان جایگزینی مناسب برای سموم شیمیایی و جایگاه آنها در کشاورزی نوین بیان میشود. سپس به چالشهای کلی تولید و تجاریسازی آفتکشهای میکروبی و فنِ فرمولاسیون بهطور ویژه پرداخته خواهد شد. مراحل قبل از فرمولاسیون شامل انتخاب سویه مناسب، حفظ و نگهداری طولانی مدت آن و نیز روش های تکثیر انبوه بهطور خلاصه ذکر میشود. سپس، انواع کلی فرمولاسیونها (مایع و جامد) و مزایا و معایب آنها شرح داده شده و به مواد مختلف همراه و افزودنیهای فرمولاسیون و نیز عوامل متفاوت محیطی تأثیرگذار بر فرمولاسیونها اشاره خواهد شد. در ادامه فرمولاسیونهای مختلف آفتکشهای میکروبی بهطور جداگانه و با ذکر مثال شرح داده میشود.
آفتکش بیولوژیک,میکروارگانیسمهای مفید,کنترل بیولوژیک,تجاریسازی
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121608.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121608_742867a76581c430c6384ee28bbc0a5d.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
09
22
جدول زندگی دوجنسی سن - مرحله زیستی و شبیهسازی رشد جمعیت سوسک شکارگر Atheta coriaria با تغذیه از پشه قارچ خوراکی Lycoriella auripila و مگس سرکه Drosophila melanogaster
57
70
FA
حانیه
مختاری
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
h.mokhtari@agr.basu.ac.ir
حسین
مددی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
hmadadi@basu.ac.ir
10.22092/bcpp.2019.121612
یکی از مهمترین و خطرناکترین آفات قارچ خوراکی، پشههای قارچ <em>Lycoriella auripila</em> هستند که هر ساله سبب سمپاشیهای گستردهای در سالنهای تولید قارچ میشوند. در این مطالعه، پارامترهای جدول زندگی دو جنسی سوسک شکارگر <em>Atheta</em> <em> coriaria </em>(<em>Dalotia</em>) با تغذیه از لارو سن دوم پشه قارچ و مگس سرکه<em>Drosophila</em><em>melanogaster</em> در شرایط آزمایشگاهی در دمای 1 ± 25 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 10 ± 60 درصد و دوره روشنایی8:16 (روشنایی: تاریکی) محاسبه شد. نتایج نشان داد که نرخ خالص افزایش جمعیت (<em>R<sub>0</sub></em>) با تغذیه از لاروهای پشه قارچ خوراکی و مگس سرکه به ترتیب 459/1± 475/9 و 292/1 ± 812/7 نتاج و نرخ ذاتی افزایش جمعیت (<em>r</em>) به ترتیب 004/0±059/0 و 004/0 ± 052/0 بر روز است. نتایج نشان داد این شکارگر قادر است روی هر دو نوع طعمه چرخة زندگی خویش را کامل نماید هرچند، لارو پشه قارچ خوراکی طعمه مناسبتری به نظر میرسد. شبیهسازی جمعیت بر اساس جدول زندگی دوجنسی ویژه سن-مرحله زندگی نیز نشان داد که جمعیت سوسک شکارگر <em>A.</em><em>coriaria</em> روی هر دو نوع طعمه رشد قابل ملاحظهای را نشان میدهد. این پژوهش، بهعنوان نخستین مطالعه جدول زندگی سوسک شکارگر <em>A. coriaria</em> میتواند پتانسیل و نقش این شکارگر در سالنهای پرورش قارچ خوراکی را بشناساند. بهعلاوه، این پژوهش بر نقش لارو مگس سرکه بهعنوان طعمه جایگزین در نمو و تولیدمثل سوسک شکارگر <em>A. coriaria</em> تأکید دارد.
پشه قارچ خوراکی,زادآوری,زنده مانی,کنترل بیولوژیک,Atheta coriaria
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121612.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121612_b450730c159e716f9174fc6e714ebbb7.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
کنترل بیولوژیک آزولا در ایران: چالشها و ظرفیتهای موجود
71
92
FA
آتوسا
فرحپور حقانی
مؤسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، رشت، ایران
hpapiliona@gmail.com
10.22092/bcpp.2019.121614
سرخس آبزی آزولا در چند دهه اخیر مشکلات متعددی را در زیستگاههای آبی شمال کشور و شالیزارها ایجاد کرده است. علیرغم اینکه این گیاه آبزی از جمله گونههای مهاجم مهم در دنیا شناخته میشود، با مدیریت و استفاده از عوامل کنترل بیولوژیک در زیستگاههای طبیعی، میتواند بهعنوان گونهای مفید مورد استفاده قرار گیرد. در مدیریت آزولا آگاهی از مشخصات گیاه از نظر و تکثیر، علل تهاجمی شدن و عوامل کنترل بیولوژیکی این گیاه در منطقه اهمیت بسیار زیادی دارد. در شمال ایران، مهیا بودن شرایط محیطی مناسب از جمله رطوبت بالا، دمای مناسب، عدم وجود دشمنان طبیعی تخصصی سبب گسترش گیاه و تهاجمی شدن آن شده است. بررسیهای انجام شده در سالهای اخیر نشان داده که برخی از گونههای بومی یا مهاجر در منطقه از جمله <em>Cataclysta lemnata</em><em>،</em> <em>Nomophila noctuella</em>، <em>Diasemiopsis ramburialis</em> و <em>Rhopalosiphum nymphaeae</em> روی آزولا فعالیت کرده و پراکنش گستردهای دارند. همچنین اخیراً فعالیت سرخرطومی <em>Stenopelmus rufinasus</em> که گونهای غیربومی است نیز در کشور تایید شده است. بررسیها نشان داد که دو گونة<em>C. lemnata</em> و <em>S. rufinasus</em> بهعنوان عوامل کنترل بیولوژیک و سایر گونههای یافتشده بهعنوان فاکتورهای مقاومت زیستی میتوانند در کنترل آزولا در نواحی شمالی مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به این یافتهها و اطلاعات موجود، منابع لازم برای مهار آزولا شمال کشور وجود دارد و با فراهم آمدن امکانات ضروری میتوان این گیاه را در شمال کشور به خوبی مهار کرد.
شبپره,سرخرطومی,مقاومت زیستی,Azolla filiculoides,Azolla pinnata
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121614.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121614_658169d0004abb42b104f45b8fd104ca.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
مطالعه مدل ریاضی رشد و نمو وابسته به دمای کفشدوزکCryptolaemus montrouzieri Mulsant (Coleoptera: Coccinelidae)
93
109
FA
حسین
رنجبر اقدم
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
hrap1388@gmail.com
10.22092/bcpp.2019.121615
کفشدوزک کریپتولموس، <em>Cryptolaemus montrouzieri</em> Mulsant بهعنوان مؤثرترین عامل مهار زیستی روی شپشکهای آردآلود شناخته شده است. در پژوهش حاضر تأثیر دما روی روند رشدونمو کفشدوزک مورد بررسی قرار گرفت. طول دوره رشدونمو مراحل جنینی (تخم)، لاروی، شفیرگی و کل دورة نابالغ کفشدوزک یادشده، در اتاقک رشد در دامنه دمایی 35–15 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 60–50 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی ثبت شد. تجزیه واریانس نتایج طول دورة رشدونمو مراحل رشدونمو کفشدوزک در دماهای مختلف نشان داد که بین میانگین طول دوره رشد و نمو هر یک از مراحل رشدی کفشدوزک در دماهای مورد بررسی از نظر آماری در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنیداری وجود دارد و افزایش دما منجر به کاهش معنیدار طول دوره رشدونمو کفشدوزک شد. در ادامه از مدلهای ریاضی برای توصیف روند رشدونمو مراحل مختلف رشدی کفشدوزک کریپتولموس در دماهای مختلف و برآورد شاخصهای دمایی مربوطه استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مدلهای بریر–2 و لاکتین قادر به پیشبینی مطلوب روند رشدونمو کفشدوزک در دامنه دمایی مورد بررسی بودند. بر اساس پیشبینی مدلهای یاد شده، دامنه دمایی رشدونمو مراحل نابالغ کفشدوزک کریپتولموس 56/33–40/10 درجه سلسیوس و دمای بهینه رشدونمو آن 08/30 درجه سلسیوس تعیین شد. این نتایج در بهبود شرایط محیطی در حشره خانههای پرورش انبوه کفشدوزک کریپتولموس و برنامههای کنترل بیولوژیک شپشکهای آردآلود قابل استفاده خواهد بود.
دما,رشدونمو,مدل ریاضی,کفشدوزک کریپتولموس
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121615.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121615_6b62483d9cc98ddd76f693a970e928bc.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
مروری برکاربرد و کارآیی کنه شکارگر Phytoseiulus persimilis A.H. در ایران
111
126
FA
مسعود
اربابی
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
marbabi18@yahoo.com
10.22092/bcpp.2019.121676
از زمان معرفی کنه شکارگر <em>Phytoseiulus persimilis</em> در سال 1367 برای کنترل بیولوژیک کنههای تارتن در ایران بیش از سه دهه میگذرد. اولین رهاسازی این شکارگر علیه کنه تارتن ترکستانی روی بوتههای پنبه و سویا در استان گلستان، روی ماش و بادمجان در منطقه منوجان جیرفت با کنترل کنه آفت همراه شد. عملکرد این شکارگر علیه کنه تارتن دو نقطهای مزارع لوبیا به علت رطوبت کم و دمای زیاد در استانهای مرکزی و چهارمحال بختیاری موفق نبود. بکارگیری نسبت رهاسازی 1 شکارگر به 10 کنه طعمه در شرایط میانگین دمای کمتر از 25 درجه سلسیوس از اسفند تا اوائل اردیبهشت باعث کنترل کنه تارتن خیارگلخانهای در ورامین شد. رهاسازی همزمان این شکارگر با کنه شکارگر <em>Neoseiulus californicus</em> در شروع آلودگی کنههای تارتن در بوتههای خیار گلخانهای و با تأمین رطوبت نسبی بیش از 50 درصد طی ماههای گرم بهار وتابستان کنترل مطلوب کنه آفت در دوره برداشت خیار ایجاد شد. رهاسازی شکارگر برای کنترل کنه تارتن دونقطهای توتفرنگی گلخانهای به علت پرزهای زیاد برگ شرایط را برای دستیابی شکارگر به کنه طعمه درمنطقه هشتگرد فراهم نساخت. رهاسازی شکارگر در شروع آلودگی کنههای تارتن روی رز و میخک گلخانهای در اصفهان و محلات کاملاً مؤثر بود. مطالعه برخی کنهکشهای آلی وگیاهی کمخطر برای فعالیت شکارگر و مناسب برای مبارزه تلفیقی نیز انجام شده است. پرورش انبوه این شکارگر روی بوتههای لوبیا آلوده به کنه تارتن موفقیتآمیز بوده و هزینه تولید در مقایسه با واردات شکارگر حدود 20 درصد کاهش مییابد. ضمن این که شرایط تولید خیار گلخانهای عاری ازکنهکش را نیز فراهم مینماید.
کنه شکارگر,کنه تارتن,کنترل بیولوژیک,ایران
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121676.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121676_648ebab6aaafafd0ed481ade72913533.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
بررسی پتانسیل جدایههای بومی قارچهای بیمارگر حشرات بهعنوان عامل کنترل بیولوژیک سفیدبالک گلخانه Trialeurodes vaporariorum
127
142
FA
سعیده
جاور
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
sajavar@gmail.com
شهرام
فرخی
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
farrokhi47@yahoo.com
بیتا
عسگری
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
فرزانه
پارسی
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
farparsi@yahoo.com
10.22092/bcpp.2019.121741
اولین اقدام برای تولید انبوه و تجاریسازی جدایههای بومی قارچهای بیمارگر حشرات، جمعآوری و بررسی میزان تأثیر این جدایهها روی حشره آفت میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی بیمارگری36 جدایهی قارچی تهیه شده از مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور روی آفت <em>Trialeurodes vaporariorum</em>بود. بهدلیل کثرت جدایهها، در ابتدا پتانسیل بیمارگری این جدایهها روی لارو سن چهارم <em>Galleria mellonella</em>بهعنوان حشره شاخص بررسی شد. جدایهای از جنس <em>Beauveria bassiana</em>(کد A1–1) با میانگین تلفات 75 درصد بالاترین و پس از آن جدایههای IRAN1787C، IRAN1751C، IRAN1395C، IRAN428C و IRAN441C به ترتیب با 50/57، 55، 50/52، 50 و 45 درصد مرگومیر، تلفات نسبتا خوبی داشتند. این شش جدایه برای انجام ارزیابی میزان رشد رویشی، اسپورزایی و زیستسنجی روی پورههای سفیدبالک گلخانه انتخاب شدند.در آزمایش زیستسنجی، جدایهها در پنج غلظت 10<sup>4</sup>، 10<sup>5</sup>، 10<sup>6</sup> ،10<sup>7</sup> و 10<sup>8</sup> کنیدی بر میلیلیتر روی پورههای سن سوم سفیدبالک گلخانه ارزیابی و میزان LC<sub>50</sub> و LT<sub>50</sub>این جدایهها محاسبه گردید. بیشترین رشد رویشی به ترتیب در جدایههای IRAN428C، IRAN1395C، A1–1، IRAN1787C، IRAN441C و IRAN1751C و بالاترین میزان اسپورزایی به ترتیب در جدایههای IRAN1787C، A1–1، IRAN428C، IRAN1395C، IRAN441C و IRAN1751C مشاهده شد. نتایج نشان داد که جدایه A1–1 کمترین میزان LC<sub>50</sub>و LT<sub>50</sub>را در همهی غلظتهای بررسی شده داراست. میزان رشد رویشی و اسپورزایی این جدایه، به ترتیب رتبة سوم و دوم را در بین سایر جدایهها نشان داد. با توجه به نتایج، جدایه A1–1 بهعنوان مؤثرترین جدایه برای کنترل سفیدبالک گلخانه معرفی میگردد.
قارچ بیمارگر حشرات,سفیدبالک,پروانه مومخوار,گلخانه,غربالگری
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121741.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121741_0a144570b66049d0cf3ac8f9a380a584.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
بررسی اثر بیمارگری سویههای Bacillus thuringiensis بومی خاکهای زراعی ایران روی پروانه برگ خوار مصری پنبه Spodoptera littoralis
143
155
FA
زهرا
معقولی فرد
بخش گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات فارس، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
رسول
مرزبان
0000-0001-5091-006X
بخش تحقیقات کنترل بیولوژیک، ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﮔﻴﺎه ﭘﺰﺷﻜﻲ، ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت آﻣﻮزش و ﺗﺮوﻳﺞ ﻛﺸﺎورزی، ﺗﻬﺮان، اﻳﺮان
ramarzban@yahoo.com
شهرام
حسامی
0000-0002-8537-409X
بخش گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
s_hesami@yahoo.com
غلامرضا
صالحی جوزانی
بخش تحقیقات بیوتکنولوژی میکروبی، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
رضا
شرفی
بخش تحقیقات بیوتکنولوژی میکروبی، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
sharafi@yahoo.com
10.22092/bcpp.2019.121888
پروانه برگخوار مصری پنبه (Boisduval) <em>Spodoptera littoralis</em>، آفتی همه چیزخوار با دامنه میزبانی وسیع است که همه ساله خسارت قابل توجهی به محصولات کشاورزی وارد میکند. مشخص شده است که همه سویههای <em>Bacillus thuringiensis</em>(Bt) روی این آفت مؤثر نیستند و سویههای کمی با توجه به توکسینهای پروتئینی خود روی آن مؤثرند. هدف از اجرای تحقیق حاضر، دستیابی به سویههای Btبومی با قابلیت کنترل پروانه برگخوار مصری و بررسی تاثیر محیط کشت تکثیر باکتری بر قابلیت حشرهکشی سویههای منتخب بود. بدین منظور، قدرت بیمارگری 118 سویه بومی Bt(رشد داده شده در محیط R2NB) روی لاروهای پنج روزه پروانه برگخوار مصری پنبه در دمای 27 درجه سلسیوس روی غذای مصنوعی بررسی و غربال شدند. درصد مرگ و میر 118 سویه باکتری با غلظت 10<sup>3</sup> اسپور در میلیلیتر نشان داد که چهار سویه GON–9، QM–2، GN–13 و QM–1 به ترتیب با 33/93، 70، 67/46 و 33/43 درصد، بالاترین میزان مرگ و میر و سویه هایGN–12 ،EN–2 ،GON–12 ،GON–7،CHI–2 ،AGI–7 ،AGI–3 وAGI–2 روی لاروهای <em>S. littoralis</em> بیتأثیر بودند. سپس سویههای مؤثر در دو محیط کشتNutrient Broth و R2NB تکثیر شده، روی آفت مذکور ارزیابی شدند. نتایج نشان داد چهار سویه منتخب در محیط کشت R2NB نسبت به NB روی لاروهای پروانه برگخوار مصری اثر کشندگی بیشتری داشتند و تفاوت آنها معنیدار بود. همچنین محتویات ژنهای <em>cry</em> خصوصا ژن <em>cry</em>2Ab در سویههای مؤثر مورد بررسی و ردیابی قرار گرفت. نتایج واکنش زنجیرهای پلیمراز نشان داد که سویههای QM–1، QM–2 و GON–9 حاوی ژن <em>cry</em>2Ab هستند.
قدرت بیمارگری,پروانه برگخوار مصری پنبه,محیط کشت,Spodoptera littoralis Bacillus thuringiensis,cry genes
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121888.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121888_0639b20d40f96cf4557b1835a070d252.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
[مقاله کوتاه علمی] ارزیابی تأثیر باکتری Bacillus thuringiensis var. kurstaki در اختلاط با تیاکلوپرید و خاک دیاتومه روی لاروهای سنین دوم و سوم پروانه سفیده بزرگ کلم Pieris brassicae (L.) (Lep.: Pieridae) در شرایط آزمایشگاهی
157
162
FA
هادی
عباسرضایی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد
عباس
حسینزاده
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد
اکبر
قاسمیکهریزه
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد
10.22092/bcpp.2019.121922
در این تحقیق تأثیر باکتری <em>Bacillus thuringiensis </em>var. <em>kurstaki</em>، تیاکلوپرید و خاک دیاتومه به تنهایی و در اختلاط با باکتری روی سنین دوم و سوم لاروی پروانه سفیده بزرگ کلم <em>Pie</em><em>ris brassicae </em>(L.)در قالب طرح کرت کاملا تصادفی در شرایط آزمایشگاهی ارزیابی شد. مقادیر LC<sub>50</sub> به وسیله تجزیه پروبیت حاصل از تاثیر ترکیب غلظتهای مختلف باکتری، تیاکلوپرید و خاک دیاتومه در زمانهای 48 و 72 ساعت روی سن دوم به ترتیب 5/1593 و 8/991 و بر روی سن سوم لاروی به ترتیب 1800 و 9/1150 پیپیام، برای تیاکلوپرید روی لارو سن دوم 3/4933 و 9/2705 و روی لارهای سن سوم 6/5208 و 3/2878 پیپیام و برای خاک دیاتومه روی لارو سن دوم 9/340 و 6/216 و روی لاروهای سن سوم به ترتیب 386 و 9/254 میلیگرم در لیتر بدست آمد. در هر دو سنین لاروی اختلاط عوامل در مقایسه با تأثیر جداگانه تکتک آنها اثر افزایشی داشت بهطوریکه در 48 و 72 ساعت بعد از تیماردهی، میانگین تلفات لارو سن دوم 70 و 7/76 درصد و میانگین تلفات لاروهای سن سوم به ترتیب 7/66 و 4/73 درصد گزارش شد. بر این اساس اختلاط هر سه عامل تیاکلوپرید، خاک دیاتومه با باکتری در مدیریت تلفیقی این آفت قابل توصیه میباشد.
سفیده بزرگ کلم,کنترل,آفتکش زیستی,سینرژیست
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121922.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121922_c2e0456178b84a0c2b958345125dbe8a.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
7
1
2019
08
23
[مقاله کوتاه علمی] پراکنش، فعالیت فصلی و میزان کارایی زنبور Ooencyrtus ferdowsii (Hym.: Encyrtidae) پارازیتویید تخم سوسک سرشاخهخوار رزاسه Osphranteria coerulescens (Col.: Cerambycidae)
163
171
FA
غلامرضا
توکلیکرقند
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان جنوبی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بیرجند، ایران
ابراهیم
ابراهیمی
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
ebrahimi@iripp.ir
هادی
محمودی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان جنوبی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بیرجند، ایران
hd_mahmoudi@yahoo.com
10.22092/bcpp.2019.121923
در این تحقیق به شناسایی، تعیین پراکنش و میزان کارایی زنبور <em>Ooencyrtus</em> <em>ferdowsii</em> EbrahimiandNoyes2014 پارازیتویید تخم سوسک سرشاخهخوار رزاسه در باغهای بادام شهرستانهای فردوس، سرایان و قاین در استان خراسان جنوبی پرداخته شده است. در این مناطق زنبور <em>O.</em> <em>ferdowsii</em>از اواخر خرداد تا اواسط تیرماه سال 1392 فعالیت داشت. زمان شروع فعالیت این زنبور اواخر خردادماه و آخرین زمان مشاهده آن در اواسط تیرماه در مهوید بود. میانگین درصد پارازیتیسم در کل مناطق نمونهبرداری 91/2±45/34 ثبت شد. اوج زمان ظهور پارازیتوییدها در کلیه مناطق اواسط تیرماه بود. بیشترین پارازیتیسم در هفته اول تیرماه در منطقه خرو با 7/79 درصد ثبت شد. اما در مناطق کرغند و مصعبی، تخم پارازیته مشاهده نشد. میانگین خروج زنبور از یک عدد تخم پارازیته شده، 05/0±19/1 بود که مبین وجود سوپرپارازیتیسم در زنبور <em>O. ferdowsii</em> میباشد. این میزان پارازیتیسم، نشاندهندة پتانسیل بالای این زنبور در کنترل سوسک رزاسه است. بیشترین نسبت جنسی (ماده به کل) 7/85 درصد در نیمه تیر ماه در منطقه مهوید و با میانگین 20/4±00/67 درصد ثبت شد. در این خصوص باید آگاهی لازم به باغداران داده شود تا با اقدامات نامناسب، به خطر نیافتد.
بادام,زنبور پارازیتویید,کنترل طبیعی,سوسک سرشاخهخوار
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121923.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_121923_560010c99b28142c6c4ef2d15c185d8e.pdf